داستان موفقیت تصویرسازی بر روی سرامیکهای دستساز
امروز می خواهیم با یک هنرمند ایرانی آشنا شویم، کیفیت کارهای سحر و همینطور خلاقیتش تحسین بر انگیزه . یه گشت زدن چند دقیقه ای در صفحه ی اینستاگرامش میتونه برای مدتی که اونجا هستین لبخندبه لبتون بنشونه و بهتون حس خیلی خوبی بده.ادامه ی این مطلب ، متن مصاحبه ی ما با سحر صدارت، خالق محصولات ماهنی است.
این هنر رو از کجا یاد گرفتی؟ درسش رو خوندی؟ فکر میکنی درس خوندن تو این رشته کمکی بهت میکرد؟
ماهنی یک کار بسیار جدیده: تصویرسازی بر روی سرامیکهای دستساز. هنری که اسم خاصی نداره تا جستجوش کنی و نمونههای متنوعی ازش ببینی و پیدا کنی. این کار، تلفیقی از مهارتهای مختلف هنریه: مجسمهسازی، تصویرسازی، کار با رزین و نهایتا هم تبدیل یک اثر هنری به یک وسیلهی کاربردی. راستش از وقتی یادم میاد، همیشه دفتر نقاشی و مدادرنگیهام باهام بودند. ایام مدرسه هم این وضع تغییری نکرد و همیشه حاشیهی کتاب و دفترهام، پر بود از طراحی و نقاشی. به خاطر همین علاقه، با وجود اینکه خانوادهم تصور چندان روشنی از آیندهی رشتههای هنری نداشتند، پافشاری کردم و در هنرستان گرافیک خوندم و راهی دانشگاه هنر شدم. الان هم دانشجوی مقطع ارشد تصویرسازی هستم. درس خوندن توی هر رشتهای، فقط به یاد گرفتن محتوای اون رشته محدود نمیشه، بلکه آموختههاتون در زندگی روزمره جریان پیدا میکنه. من رشتهم رو بر اساس سبکی که میخواستم زندگی کنم انتخاب کردم؛ بنابراین بله، رشته تحصیلی و کسب و کار و زندگیم در یک راستا هستند و به هم کمک میکنند.
چی شد که رفتی سراغ این هنر و تونستی بهش به عنوان یک منبع درآمد نگاه کنی؟
از وقتی دانشجوی مقطع کاردانی بودم، به عنوان گرافیست کار میکردم. اما کار یکنواخت و روزمره در شرکتهای تبلیغاتی، چیزی نبود که بهش عشق بورزم و حالم رو خوب کنه. از دو سه سال پیش کهبا مفهومِ رنگیرنگی آشنا شدم، این اشتیاق به شروع کاری متفاوت، بیشتر و بیشتر شد. تا اینکه بعد از ایدهپردازیهای زیاد، بالاخره مطالعه و تمرکز روی یک ایده رو شروع کردم. شب و روز فکرم مشغول بود و جزییات کار رو یادداشت میکردم. چهار ماه بعد، اولین محصولات برند ماهنی متولد شد و وقتی در پیج اینستاگرام، ارائهشون کردم و با استقبال بسیار خوبِ مخاطبان روبه رو شدم، فهمیدم که اون تلاشها، نتیجه داده.
اولین چیزی که درست کردی چی بود؟
چند تا گردنبند.
اولین مشتریها رو چه جوری پیدا کردی؟ الان مشتریهات رو چه جوری پیدا میکنی؟
اولین مشتریهای من، همکارانم در شرکتی که به عنوان گرافیست در آن مشغول بودم، بودند. یک روز که تعداد زیادی از تولیدات ماهنی باهام بود تا بعد از کار ببرم به یک گالری، همکارام دیدند و تا دونهی آخرش رو خریدند! در حال حاضر علاقمندانِ کارهای من، میتونند از طریق پیج اینستاگرامِ ماهنی و یک گالری معتبر در شیراز، به شکل مجازی یا حضوری، خرید کنند. منتها در تلاشم با بالا بردن سرعت تولید، محصولات ماهنی رو در فروشگاههای معتبرِ شهرهای بزرگِ دیگه هم عرضه کنم.
حاضری این هنر رو به کسی هم یاد بدی؟
صفر تا صدِ روند تولید محصولات ماهنی، همراه با عشق و ابتکاره. و من فکر می کنم اینها یاد دادنی نیستند.
در مورد رفتار مشتریها چه چیزی خوشحالت و چه چیزی ناراحتت میکنه؟
یکی از لحظههایی که خیلی خوشحال میشم، وقتیه که مشتری بهم میگه: سلیقهت رو قبول دارم، هر چی دوست داری برام طراحی کن. یا وقتی کسی که یک بار خرید کرده، برمیگرده و دوباره خرید میکنه. وقتهایی هم که آدمها ماهنی رو برای هدیه به عزیزانشون انتخاب میکنند، خیلی ذوقزده میشم. راستش یادم نمیاد از چیزی ناراحت شده باشم. معمولا مخاطبان ماهنی با محبت و احترام رفتار میکنند، منم دوستشون دارم، چون میدونم اگه اونا نبودند، ماهنی هم وجود نداشت.
تنها کاری که میکنی تو همین سبکه یا سبکهای دیگهای هم کار میکنی؟
از اون جایی که همیشه به فکر ارتقای کیفیت و دوام ماهنی هستم، به تازگی سری جدیدی از محصولات ماهنی تولید کردم که با حفظ هویت و سر و شکل همیشگی، به جای سرامیک و آویز اشبالت، زمینه فلزی و آویز زنجیر داره و در نوع خودش، کارِ جدید، موندگار و چشم نوازیه.
روزانه چقدر از وقتت رو صرف این کار میکنی؟
گاهی که حجم کار کمتره، روزی دو سه ساعت. اما اوقاتی که یه ایدهی جدید داره متولد میشه و حجم کار بیشتره، بدون خستگی تا روزی شونزده هفده ساعت هم کار میکنم. گاهی دارم از خستگی بیهوش میشم اما اونقدر فکر و ایده توی ذهنمه که خوابم نمیبره!
فکر میکنی تهِ تهِ مسیرت کجاست؟ یعنی به کجا برسی حس موفقیت داری؟
همهی قشنگی این مسیر برای من، همینه که تَه نداره. ایدههای زیادی برای گسترش برند ماهنی دارم که براش هیچ نهایت و محدودیتی قائل نیستم. حس موفقیت از روز اولی که کار با استقبال چشمگیر مواجه شد، در من شکل گرفت ولی این باعث نمیشه سیراب بشم و وسواسم رو نسبت به تولیداتم از دست بدم و از ایده آلهام کوتاه بیام. حس شیرین موفقیت، موتور محرک من برای بهتر کردن کاره.
طرح همهی کارهات مال خودته یا از جایی الگو برداری هم میکنی؟ اگه یه روزی یکی از کارها و طرحهای شما تقلید کنه، تشویقش میکنی یا جلوشو میگیری؟
در نود و نه درصد موارد، ایده طرح از خودمه و معمولا از پیرامونم الهام میگیرم، مگر گاهی که مشتری از من اجرای یک طرحِ از پیش تولید شده رو میخواد که همون رو هم به روش خودم اجرا میکنم تا صددرصد کپی نباشه. خیلی وقتها پیش میاد که مخاطبان پیج ماهنی، برام عکس و آدرس صفحاتی رو میفرستند که یه آدمی، ایدههای منو کپی کرده و برای فروش گذاشته. خب این برای یه هنرمند، جالب و خوشایند نیست اما من این جور وقتها تو دلم به طرف میگم: «عیب نداره! ایدهی دست دوم و تکراری برای تو که از خلاقیتت استفاده نمیکنی! من آدم خلاقی هستم و میرم سراغ یه ایدهی بکر و تازه.» و مطمئنم که مخاطب، عاقله و کار جدید و باکیفیت رو از کارِ تکراریِ شلخته تشخیص میده.
چه تفریح هایی داری؟
ماهنی خودش یه تفریح انرژی بخشه. غیر از اون کتاب میخونم، موزیک میشنوم، نقاشی میکشم، قلاب بافی میکنم، آشپزی و شیرینیپزی میکنم و گاهی با دیدن یه فیلم خوب به خودم جایزه میدم.
و حرف آخر؟
دو تا گروه هستن که باهاشون حرف دارم. اول کسانی که دلشون میخواد کسب و کاری رو شروع کنند و میدونند که استعداد و خلاقیتش رو دارند، ولی جسارتش رو ندارند: اگر کاری رو شروع نکنید، هیچوقت متوجه نمیشید چقدر میتونستید پیشرفت کنید. به قول ماهی سیاه کوچولو «همهش که نباید ترسید، راه که بیفتیم ترسمون میریزه.» دوم کسانی که دور و بر این آدمها هستن: اگر همچین آدمی اطرافتون دارید، تشویق و حمایتش کنید. من موفقیت خودمو مدیون مامانم هستم که تو این مسیر تنهام نذاشت و از هیچ حمایتی دریغ نکرد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!